زینب خانجانی؛ تورج هاشمی؛ نرگس رحمت آبادی
چکیده
وسواس یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد. هدف از این پژوهش بررسی روابط ساختاری میان نشانههای اختلال شخصیت مرزی و سبکهای دلبستگی با نشانههای وسواس به واسطه تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش حاضر، ...
بیشتر
وسواس یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد. هدف از این پژوهش بررسی روابط ساختاری میان نشانههای اختلال شخصیت مرزی و سبکهای دلبستگی با نشانههای وسواس به واسطه تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش حاضر، توصیفی همبستگی مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و روش نمونهگیری آن تصادفی خوشهای بوده، بدین ترتیب که 5 دانشکده دانشگاه تبریز به طور تصادفی انتخاب شدند و در بین دانشکدهها به طور تصادفی بین کلاسهای ورودی 98 پرسشنامهها توزیع گردید و به منظور سنجش نشانههای وسواس از سیاهه بازنگری شده وسواسی-جبری Foa et al. (2002) نشانههای شخصیت مرزی از پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی (1984) Claridge and Broks و سبکهای دلبستگی از پرسشنامهHazan and Shaver (1987) و تنظیم هیجان از پرسشنامه Gross and John (2003) استفاده گردید. دادههای به دست آمده از طریق مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که نشانههای شخصیت مرزی و سبکهای دلبستگی در قالب روابط ساختاری و به واسطهی راهبردهای تنظیم هیجان (سرکوبی – ارزیابی مجدد) قادرند تغییرات نشانههای وسواس را بطور معنیدار تبیین کنند.